4 آبان 1394 ساعت 14:18 |
بازدید : 68 |
نوشته شده به دست ERFAN-OLYAEE |
(نظرات )
از غم چشمان تو شرجی به چشمم می زند در دلم از غصه ات دردی به زخمم می زند
طعم شیرین لبت مانند خرمای جنوب
حسرت بوسیدنش دارد به قلبم می زند چشم بوشهری من از نو دوباره خیس شد اشک من باران شده دارد به شعرم می زند با غمت غمگین ترین آهنگ دشتی می شوم شروه می خواند غمت دارد به مغزم می زند با کمند موی خود آخر به مرگم می دهی
موی تو قاتل شده دارد که دارم می زند این غروب و ساحلش آخر مرا دق می دهد